م امانی عشقم عمرم همه وجودم تارو پودم باورم نمی شه که یک سال گذشته از اون لحظه هایی که در انتظارت بودم ثانیه شماری می کردم تا ببینم چه شکلی هستی ؟؟؟ روزهایی که به تختت نگاه می کردم و موزیکش رو روشن می کردم و می گفتم یعنی قراره نی نی من در این تخت بخوابه اما حالا تختت برات کوچیک شده باورم نمیشه تا سال پیش خیلی روزها رو تنهایی سپری می کردم اما حالا اگه یک ساعت می خوابی من احساس تنهایی می کنم خدا رو شکر می کنم که تو گل قشنگ رو به من داده و خانه ما با وچود قشنگ تو گرم شده الهی قربون اون قدمهات برم که به تازگی در جای جای این خونه می گذاری...... در این روزها مشغول تدارکات جشن تولدت بودم و شکر خدا در پنچشنبه 7 شهریور مراسم تولدت به خوبی ب...